مدیریت استراتژیک سازمان ها و یک نکته خطرناک

مِرک: تایید و تصدیق دوباره‌ی ارزش هایش

مدیریت استراتژیک

مدیریت استراتژیک در سازمان ها و یک نکته خطرناک/ مدیران استراتژی که چشم انداز و فعالیت آنها باعث می‌شود تا سازمانشان مزیت رقابتی داشته باشد. رهبری استراتژیک را به نمایش می‌گذارند. رفتارها و حرکات مدیران استراتژی که بر دیگر اعضا تأثیرگذار بوده و باعث تحقق چشم انداز و ماموریت سازمان می‌شود.

رهبری استراتژیک بر عهده مدیران استراتژی است که مسئولیت کلی سود و زیان یک سازمان با آنهاست، این مدیران استراتژی ممکن است صاحب منصب اصلی سازمان (مدیر عامل)به دیگر اعضای گروه مدیران ارشد یا هیئت مدیره باشند. اگرچه تاثیر مدیران استراتژیک در طول زمان و صنایع مختلف تغییر کرده است ولی آنها در عملکرد شرکت مهم هستند.

کارآفرینان بزرگ و تاثیرگذار را در نظر بگیرید چگونه کسب‌و‌کارخود را مدیریت می‌کنند مانند: جک ما در علی بابا، جِف بِزوس دد آمازون، رابین لی در بِیدو، مارک زاکِربِرگ در فیسبوک،  سرگِی برین و لِری پِیچ در گوگل ،‏بیل گیتس مایکروسافت ،ریچارد برنسون در گروه ویرجین و بسیاری دیگر از کارآفرینان برجسته. مدیران استراتژی هم بودند که شغل‌ها و کسب وکارهای را دوباره زنده کرده و شکل جدید به آن‌ها دادند مانند:

آلِن مولالی در فورد، چانگ مونگ در هیوندای،شِریل سندبِرگ درفیسبوک،دان تامسون در مک دونالد، یون جونگ یونگ  در سامسونگ.

متاسفانه‌ در طرف‌ دیگر مدیران‌ استراتژی هم هستند که با تصمیمات‌شان شرکت را به نابودی کشانده و ارزش و بهای سهامداران را به شدت کاهش دادند مانند :برایان دان در بِست بای ، چارلز پرینس دز سیتی گروپ، زن جانسون در جی سی پنی، اِد زندر در موتورولا…..

مدیریت استراتژیک در سازمان ها و یک نکته خطرناک/ سودآوری به چه قیمت ؟

مِرک یک شرکت تولیدکننده مواد شیمیایی و دارویی در آلمان است. این شرکت دفتر اصلی در شهر دارمشتات دارد. مِرک در سال ۱۶۶۸ تأسیس شد و قدیمی‌ترین شرکت دارویی وشیمیایی در جهان است.

این شرکت با نام EMD Chemicals در آمریکای شمالی فعالیت می‌کند. شرکت مِرک توسط جورج مرک در سال ۱۶۶۸تاسیس شد ،اما 148 سال بعد توسط یکی از نوادگانش، امانوئل مرک، قوت گرفت. در حالا حاضر این شرکت یکی از بزرگترین تولیدکنندگان مواد شیمیایی است. استراتژی مِرک این بود که از جان انسان ها باید حفاظت کند و زندگی آنها را بهبود دهد .

استراتژی این کمپانی بر این اساس بود که :((ما هیچ وقت نباید فراموش کنیم که دارو برای مردم است نه برای سود و ما اگر این را به خاطر داشته باشیم همیشه سودی برای من حاصل خواهد شد هر چه بیشتر این را به یاد داشته باشیم سود بیشتری حاصل می‌شود .))

بر اساس همین اصول اخلاقی مدیران استراتژیک مِرک تصمیم گرفتند که برای پایان دادن به نابینایی در آفریقا کمک کنند. برای قرن‌ها نابینایی که یک بیماری انگلی و باعث از دست دادن بینایی میشد. به مناطق دوردست آفریقا و دیگر بخش‌های جهان سرایت کرده بود که دارو و درمانی برای آن وجود نداشت .

درسال۱۹۸۷ مدیر استراتژی ارشد کمپانی مِرک که قبلاً یکی از دانشمندان این کمپانی بود اعلام کرد که کمپانی آخرین دستاوردهای داروی خود را بدون هیچ هزینه ای برای مقابله با بینایی اهدا خواهد کرد. مدیران استراتژی این کمپانی برنامه‌ای تدوین کردند تا با استفاده از آن دارو را در مناطق دور که خدمات بهداشتی در آنجا در دسترس نیست توزیع کند. در سال ۲۰۱۲ کمپانی  مِرک بیش از یک میلیارد دارو را به ۱۲۰ هزار انجمن اهدا کرد ،که ابتدا در آفریقا و سپس در آمریکای لاتین و خاورمیانه بود .در نتیجه، دیگر موارد جدیدی از بیماری نابینایی گزارش نشده و بیماری به طور موثر ریشه کن شده بود.

وایوکس ،ارزش کمپانی مِرک را زیر سوال برد .

وایوکس به عنوان یک مسکن درد تولید شده بود تا عوارض جانبی درمعده‌ و روده‌ کمتری در مقایسه با محصولات رایجی مانند آسپرین و آدویل داشته باشد.

(( سازمان مدیریت غذا و دارو)) داروی جدیدی را در سال ۱۹۹۹ تایید کرد که برای مقابله با التهابات مفصلی روماتیسمی و دیگر دردهای شدید بود.

داروی جدید کمپانی مِرک بسیار تاثیرگذار بود ودر طول سال ۲۰۰۲ درآمدی بالغ بر 2.5میلیارد دلار را ایجاد کرد و به سرعت در حال رشد بود .

ادعاها و اظهاراتی پدیدار شد که وایوکس باعث حمله قلبی و سکته میشود.

منتقدان  مدیریت استراتژی اظهار کردند که قبل از تایید وایوکس و آزمایشات پزشکی عوارض جانبی خطرناک این دارو را نشان داده است و کمپانی مدارک را از بین برده است .

کمپانی به صورت ارادی و کاملا اختیاری دارو وایوکس را از بازار جمع کردند.

ارزش سهام ۲۷ درصد سقوط کرد و سود نزدیک به ۲۷ میلیارد دلار تقریباً یک شب از بین رفت .

این سقوط ارزش سهام، خیلی بیشتر از سودی بود که کمپانی مِرک از فروش این دارو به دست آورده بود .

کمپانی مِرک توسط دادخواهی‌های زیادی محکوم شد و تعهد و مسئولیت های قانونی بیش از ۳۰ میلیارد دلار هزینه برای کمپانی در برداشت.

چرابرخی از مدیران استراتژی، کمپانی‌های بزرگ می سازند یا آنها را با عظمت مدیریت می‌کنند در حالی که دیگر مدیران استراتژی آنها را نابود می‌کند.

نکته مدیریت استراتژی شرکت مِرک چه بود ؟

کمپانی مِرک از ابتدا نباید این داروها در بازار پخش می کرد، یا حداقل می‌بایست از خطرات وایوکس نظیر خطر حمله قلبی و سکته، ، بررسی دقیق و واضحی انجام میداد.

سقوط ارزش سهام مِرک، خیلی بیشتر از سودی بود که کمپانی مِرک از فروش این دارو به دست آورده بود.

سودآوری به چه قیمت ؟

مدیران استراتژیک چه می کند؟

مدیران استراتژیک چه می‌کنند وچه چیزی باعث می‌شود که برخی از مدیران استراتژیک موثر از دیگران باشند؟

در یک مطالعه مدیریت استراتژی بر روی بیش از ۳۵۰ مدیر ارشد، پژوهش‌های استراتژیک نشان داد که این مدیران به طور متوسط ۶۷ درصد از وقت خود را در ملاقات‌ها و جلسات، ۱۳ درصد را تنها کار می کند و 7درصد را برای ایمیل و کارتابل الکتریکی و ۶ درصد را به تماس‌های تلفنی اختصاص می‌دهند، ۵ درصد را در حال غذا خوردن کاری هستند و2درصد را در وقایع عمومی مانند افتتاح کارخانه های جدید صرف میکنند. مطالعاتی دیگر نشان‌داده که اکثر مدیران استراتژی ارتباط گفتاری و شفاهی را ترجیح می‌دهند.

مدیران ارشد یا صاحب منصبان اصلی اکثر وقتشان را در گفتگوی متقابل، چاپلوسی‌کردن و ستایش، آرامش دادن به همکاران، معامله و خرید و فروش، گوش کردن و برخورد با طیف وسیعی از بخش های داخل و خارج سازمان صرف می‌کنند .با پیشرفت‌های شگفت‌آور به دست آمده در فناوری اطلاعات، امروزه مدیران استراتژی و صاحب‌منصبان ارشد، بیشتر وقت‌شان را صرف ملاقات‌ها و جلسات رودررو می‌کنند. آن‌ها استفاده از جلسات رودرو را  برای تبادل پیغام‌های‌شان و به دست آوردن اطلاعات مورد نیاز موثرتر می دانند.

شماچگونه یک مدیر استراتژیک موثر و با اخلاق میشوید ؟

آیا این ذاتی است؟ می‌توان آن را آموخت؟

بر طبق نظریه  پلکان بالاتر نتایج سازمانی ازجمله  انتخاب‌های استراتژیک یک رهبر و سطوح عملکرد ای‌شان ارزش و بهای گروه مدیریت ارشد یک سازمان را نشان می دهد.

این نظریه بیان می‌کند که مدیران استراتژی، اوضاع را از طریق دیدگاه و دورنمای منحصربه‌فرد خودشان تفسیر و توجیه می‌کنند،که توسط شرایط، ارزش‌ها و تجربه‌های شخصی شکل گرفته اند.

اعمال مدیران این سازمان ها، از خصوصیات و مشخصات سنی ،آموزشی و تجارب شغلی نشأت می‌گیرد که آن‌ها نیز تحت تأثیر توجیهات و تعابیر شخصی از اوضاع پیشرو که با آن مواجه شده‌اند، شکل گرفته است .نظریه پلکان بالاتر به این ایده که رهبری استراتژی قدرتمند نتیجه آموزش و قابلیت‌های ذاتی است توجه می کند.

شما خطا و اشتباه استراتژی شرکت مِرک را در چه میدانید؟

بنظر شما اگر شرکت مِرک این اشتباه استراژیک را نمی‌کرد چه سرنوشتی پیش رو داشت ؟

بنظرشما سودآوری در مقابل چه چیزی ارزش دارد؟

منتظر نظرات شما در کامنت‌ها هستبم .