مدیریت دانش کارا و تاثیرگذار لازمه سازمانی است که مزایای دانشی که یک برتری استراتژیک برای آن سازمان ایجاد میکند را تعیین، ایجاد، دریافت، منتشر و تصرف نماید. در این مقاله قصد داریم که 10 الگوی برتر فرآیند مدیریت دانش و بهترین مدل های مدیریت دانش را با هم بررسی کنیم.
درواقع یکی از فرآیندهای اصلی مدیریت دانش به تعیین و استقرار دانش و منابع دانش داخل سازمان کمک میکند و سپس دانش با ارزش به صورت واضح ترجمه میشود که گاها به عنوان کد گذاری دانش خوانده میشود تا انتشار گسترده را آسوده کند.
رشد دانش در زمانهاي اخير بسيار سريع بوده، به گونهاي كه در قرن بيستم، 80 درصديافتههاي فناوري و دانش و نيز 90 درصد تمام دانشها و اطلاعات فني، در دنیا بوجود آمده شده است و با گذشت هر 5.5 سال گنجایش دانش چندین برابر میشود.
امروزه دانش به عنوان «منبعي» ارزشمند و استراتژيك و نيز يك «دارايي» مطرح است و ارائه محصولات و خدمات با كيفيت مناسب و اقتصادي، بدون مديريت و استفاده صحيح از اين منبع با ارزش ، کاری سخت و گاها ناممكن است.
در اين نگرش، دانش همچون منبعي ارزشمند در كنار منابع كار، زمين و ( سرمايه كه پيشتر در اقتصاد موردتوجه بود) به عنوان دارايي پرمايه مطرح شده است. در چنين ساختاري، ديگر صنعت،محور نيست، بلكه محور، دانش است كه در آن، دانشگران به كار مشغول هستند.
با توجه به اهميت دانش در دنياي امروز، لازم است قبل از ورود به بحث اصلي مديريت دانش، به مفاهيم مرتبط با آن پرداخته شود. از اينرو در فصل حاضر كليات ومفاهيم مرتبط با مديريت دانش به تفصيل مورد مطالعه قرار ميگيرند. در ادامه به بررسی مدل های مدیریت دانش پرداخته میشود.
10 الگوی برتر فرآیند مدیریت دانش؛ مدل های مدیریت دانش
بیشتر بخوانید: 7 نکته طلایی مدیریت دانش که هر مدیری باید بداند💡
در این بخش میخواهیم به مهمترین مدل های مدیریت دانش بپردازیم که دانستن آن ها برای هر سازمانی ضروری و واجب است.
1- مدیریت دانش مدل نانونا تاکوچی
ایکوجیرو نوناکا (Ikujiro Nonaka) ، استاد بازنشستهی دانشکدهی استراتژی شرکتی در دانشگاه هیتوتسوباشی ژاپن و هیروتاکا تاکوچی (Hirotaka Takeuchi) ، استاد دانشکدهی کسبوکار هاروارد در ایالات متحده، اولین افرادی بودند که موفقیت سازمانهای ژاپنی را به توانایی آنها در ابداع دانش نوین و به اشتراک گذاری تاثیرگذار آن ارتباط دادند. نوناکا و تاکوچی مدعی بودند زمانی که شما دانش نوینی ابداع میکنید، میتوانید به سرعت به تقاضاهای مشتری پاسخگو باشید، محصولات جدید و الگوهای کارکردن نوینی را ایجاد کنید، و مزیت رقابتی خودتان را افزایش دهید. بنابراین آنها مدلی به نام مارپیچ دانش نوناکا و تاکوچی ایجاد کردند تا نشان دهند که چگونه میتوان دانش را در سازمانها به وجود آورد، انتقال داد و بازآفرینی کرد.
اجتماعی نمودن (Socialization):
هنگامی که اشخاص به طور مستقیم دانشهای ضمنی خود را با دیگران در میان میگذارند .
بیرونی کردن(Externalization):
کد گذاری تجربیات به صورتی که قابل استفاده برای افراد دیگر باشد.
ترکیب کردن (Combination) :
ترکیب قسمتهای متفاوت دانش و ارائه این قسمتها به شکلی نوین را ترکیب کردن میگویند.
درونی سازی (Internalization):
زمانی که اشخاص دانش صریح خود را به دیگران منتقل میکنند و سپس از آن برای وسعت دادن به دانش ضمنی استفاده میکنند، در واقع دانش را درونی سازی کرده است.
2- مدیریت دانش مدل مدیریت دانش ویگ
ویگ روش خود را با اصل زیر ارائه داد: برای اینکه دانشی مفید و ارزشمند داشه باشیم، این دانش باید سازماندهی گردد. دانش بسته به اینکه چه استفادهای از آن میشود باید به گونهای متفاوت سازماندهی شود. مدل ویگ، سطوح مختلف درون سازی دانش را تعریف میکند. نقطه قوت اصلی مدل مدیریت دانش ویگ در این است که علرغم اینکه در سال 1993 فرمول بندی شده است، رویکرد سازماندهی شده برای طبقه بندی انواع دانشی که باید مدیریت گردد به عنوان یک مدل تئوری قدرتمند مدیریت دانش باقی میماند. مدل ویگ شاید کاربردی ترین مدلی باشد که امروزه موجود است و میتواند به سادگی با هریک از رویکردهای دیگر یکپارچه شود.
3- مدل مدیریت دانش؛ مدل بوی سوت
مدل مدیریت دانش بوی سوت بر مبنای مفهوم کلیدی یک محصول اطلاعاتی است که با یک دارایی فیزیکی تفاوت دارد. این مدل یکی از کارآمدترین مدل های مدیریت دانش است. بوی سوت، با تاکیید بر اینکه اطلاعات آن چیزی است که یک مشاهده کننده به عنوان تابعی از تجربیات یا دانش گذشته از دادهها استخراج میکند، اطلاعات را از دادهها متمایز میسازد. مدل بوی سوت شامل یک بنیان تئوری از یادگیری اجتماعی است و جهت پیوند با محتوا، اطلاعات و مدیریت دانش به مؤثر ترین شکل ارائه میشود.
4- مدل مدیریت دانش؛ مدل بک من
در مدل پک من هشت مرحله براي رویکرد مديريت دانش پیشنهاد داده شده است:
- شناسايی: تعیین صالحیتهاي درونی، منبع استراتژي، قلمرو دانش.
- انتخاب کردن: تعیین ارتباط دانش، ارزش و دقت، رفع دانشهاي ناسازگار.
- ذخیره کردن: معرفی حافظه يکی شده در مخزن دانش با انواع الگوهايدانش.
- پخش کردن: انتقال دانش براي استفاده کنندگان به صورت اتوماتیک برپايه علاقه و کار دانش در میان گروه هاي حقیقی.
- به کار بردن: بازيافتن و استفاده دانش در تصمیمگیريها، حل مسائلخودکار کردن و پیشتیبانی کار و مددکاري شغل و آموزش.
- ايجاد: تولید دانش جديد در حین تحقیقات، تجربه کردن کار و فکرخالق.
- تجارت: فروش و معامله، توسعه و به بازار عرضه کردن دانش جديددر محصوالت و خدمات.
5- مدل مدیریت دانش؛ مدل باکویتز و ویلیامز:
در این مدل باکویتز و ویلیامز چهارچوب فرآیند مدیریت دانش را توصیف میکنند و نشان میدهند که چگونه سازمانها به شیوهای استراتژیک به تولید، نگهداری و توسعه دانش به منظور ایجاد ارزش میپردازند. در این چهارچوب، دانش متشکل از مخازن دانش، روابط، فناوریهای اطلاعات، زیرساخت ارتباطی، مجموعه مهارتهای وظیفهای، تکنیکهای پردازش، پاسخگویی محیطی، هوش سازمانی و منابع خارجی است. در چهارچوب «باکویتز و ویلیامز»،گامهای مدیریت دانش عبارتاند از:
اکتساب، استفاده، یادگیری، مشارکت، ارزیابی، ایجاد یا حفظ و کنارگذاشتن که در این چهارچوب مراحل اکتساب، کاربرد، یادگیری و مشارکت در سطح فردی و تاکتیکی مطرح میباشند و معمولاً منجر به کاربرد روزمره دانش برای پاسخگویی به فرصتها و نیازهای بازار میشوند؛ گامهای ارزیابی، ایجاد یا حفظ و کنار گذاشتن در سطح گروهی و سازمانی مطرح میشوند و ماهیت راهبردی داشته و با تغییر در محیط کلان سازمان اتفاق میافتد.
6- مدل مدیریت دانش؛ مدل مک ال روی
مک الروی چرخه عمر دانشی را مطرح میکند که شامل فرآیندهای تولید و یکپارچه سازی دانش با تعدادی ااز حلقههای بازخورد در حافظه، باورها و دعاوی سازمانی و محیط فرآیند سازی تجاری میباشد.این مدل بر این نکته توجه دارد که دانش سازمانی به صورت غیر علنی و علنی نگه داشته میشود. یکی از نقاط قوت برجسته مدل مک ال روی عبارت است از تشریح روشن نحوه ارزیابی دانش و تصمیم آگاهانهای که اخذ میشود چه با حافظه سازمانی یکپارچه شده باشد چه نشده باشد. ارزیابی دانش مرحلهای است که با عنوان دانشی که موجود است شناخته میشود، کار انجام میدهد.
7- مدل مدیریت دانش؛ مدل پایههای ساختمانی دانش
باتوجه به جنبه کاربردی این مدل، به عنوان مدل نسبتاً تکمیل که نکات مثبت همه مدلها را تقریباً فرا میگیرد، مورد توجه بیشتر قرار گرفت. افرادی که این مدل را طراحی کرده اند ، مدیریت دانش را به صورت سیکل دینامیکی مشاهده میکنند که درگردش دائمی است. مرحلههای این مدل، شامل هشت عنوان از دو چرخه درونی و بیرونی است
سیکل درونی: به وسیله ساختمانهای کشف شده (شناسایی)، کسب، توسعه، تسهیم، نگهداری و استفاده (بهرهبرداری) از دانش، ساخته میشود.
سیکل بیرونی: شامل ساختمانی از اهداف دانش و ارزیابی آن است که چرخه مدیریت دانش را مشخص مینماید.
8- مدل مدیریت دانش؛ مدل هی سیگ
این مدل نیز یکی دیگر از مدل های مدیریت دانش است. مدل هی سیگ از چهار فرآیند زیر تشکیل شده است:
تولید کن: این امر به توانایی و یادگیری ارتباط بر میگردد. توسعه این قابلیت، تجربه تسهیم دانش، ایجاد و ارتباط بین ایدهها و ساختن ارتباطهای متقاطع با دیگر موضوعات، از اهمیت کلیدی بر خوردار است.
ذخیره کن: به عنوان دومین عنصر موردنیاز مدیریت دانش است که از طریق آن، قابلیت ذخیره سازمان یافتهای که امکان جستجوی سریع اطلاعات، دسترسی به اطلاعات برای کارمندان دیگر و تسهیم مؤثر دانش فراهم میشود، به وجود میآید. در این سامانه، باید دانشهای ضروری به سهولت برای استفاده دیگران ذخیره شود.
منتشر کن: این فرآیند به توسعه یک روح جمعی که در آن افراد به عنوان همکاران در جهت دنبال کردن اهداف مشترک، احساس پیوستگی به هم داشته و در فعالیتهایشان به یکدیگر وابسته اند کمک میکند.
به کار ببر: چهارمین فرآیند، از این ایده آغاز میشود که ایجاد دانش، بیشتر توسط کاربرد عینی دانش جدید میسر است این عنصر دایره فرآیند مرکزی مدیریت دانش متحد را تکمیل میکند.
9- مدیریت دانش و مدل کلی ساختار نظامهای آن
در این مدل نمای گستردهای از نظامهای مدیریت دانش ارائه و نشان دهنده وابستگی بالای اینگونه نظامها بر تعاملات بین افراد است. بر اساس این مدل نظامهای موجود به وسیله استراتژی سازمان شکل میگیرد، و در نتیجه چگونگی تبدیل این استراتژیها به دانش سازمانی را تهسیل میکند.
کاربران دانش خود را به نظام میافزایند و در مقابل، با تقویت دانش خود، از این نظام بی نیاز میشوند. علاوه بر این ، نظامهای مزبور با در اختیار گذاشتن امکان امکان دسترسی به دانش، این امر مهم را برای کاربران فراهم میکنند که دسترسی به نظامهای فنی نیز فراهم شود. دیگر نظامهای مرتبط باسیستم مدیریت دانش، از عملکردهای مهم سازمانی مانند نظامهای مالی و منابع انسانی برگرفته میشوند.
در چنین نظامهایی، محتویات و اطلاعاتی که وارد نظام میشوند، مورد بررسی قرار میگیرند تا از صحت و امنیت و قابلیت دسترسی آنها اطمینان حاصل شود. لذا آخرین خروجی و کاربرد نهایی نظامهای مدیریت دانش، حمایت کارآمد و اثر بخش از گروه دانش است. این دستهبندیهای دانش عبارتند از کاربران پایانی نظام و اولویتهای کلی دانش سازمان.
10- مدل مدیریت دانش؛ زنجیره دانش
بیشتر بخوانید: تحول کسب و کار با مدیریت دانش؛ راههای طلایی برای رسیدن به قله
مدیریت دانش در سازمان به شکل الگویی از مراحل مختلف نشان داده میشود. هر یک از مراحل با شناخت یک نیاز دانش آغاز شده و وقتی که این نیاز رفع شود پایان مییابد. مرحلههای مدیریت دانش میتواند مستقل یا وابسته باشد.
هر یک از این مراحل میتواند مرحلههای دیگر را تحت تاثیر قرار بدهد. در هر یک از مراحل مدیریت دانش، برخی زیر مجموعههای پردازشگران این حوزه سازمان میتوانند فعالیتهای مختلفی را بپذیرند که بر مبنای منابع مرتبط عمل میکنند تا نیاز دانش را برطرف کرده یا فرصت دانش بدست آمده را حفظ کنند.
مدل زنجیره دانش از یک هستی شناسی مدیریت دانش به وسیله 30 فعالیت دانش بوجود آمده است. این هستی شناسی پنج طبقه فعالیتهای اولیه را تعریف میکند: کسب دانش، انتخاب، تولید، جذب و درونی سازی و انشتار که این فعالیتهای اولیه ، دانش را در یک مرحله و چهار طبقه از فعالیتهای ثانویه که مراحل مدیریت دانش زا هماهنگ میکنند به وجود میآورند.
3 نظرات
Extended Opportunity
لطفا بیشتر به این موضوعات بپردازید.
سلام محمدی
چقدر خفنید
میترا اسفندیاری
جالب و خواندنی بود
ممنون